سلام. اومدیم خونه دختر دایی آش.جاتون خالی خیلی خوشمزه بود. تا الان خوب بود فقط یه دست انداز داشتم. نزدیک بود به حالم گند بزنم ولی بخیر گذشت. سر کلید. بچه مردم یادش رفته بود کلید رو برداره. پیام دادم ،زنگ زدم گفتم کی میای و اینا.گفت کلید رو بذار توی حیاط. من دیدم عروس نمیاد رفتم کلید رو بذارم خونه مامانم خلاصه که بچه مردم جوش آورد.نه اونطوری وحشتناک ها!!!فقط یک خاک تو سرت گفت و روفت و منم ناراحت شدم.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت